-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 4 اسفند 1393 22:31
همینه که از بخاری خوشم نمیاد دیگه .. یک ثانیه ساق پام گرفت به بخاااری سوختتتتتتتتتتت تا جیگرممممم اونم :((((
-
شبای غمناک قردار
دوشنبه 4 اسفند 1393 21:41
فعلا در پی رژیمی که دو هفتس بلای جونم شده .. شبی نیم ساعت تا 40 دقیقه رقص تجویز کردم تا از این افسردگی در بیام و البته یه فعالیتی هم کرده باشم .. در نتیجه آآآآآآآهنگای شاد شاد قر دارتونو از ما دریغ نکنیددد ..
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 3 اسفند 1393 15:02
خداروشکر مامان حالش بهتره ... این چند روز همش آب میوه ی تاه براش میگرفتم و هعی آب میوه و میوه به خوردش دادم :))) .. دیگه التماس میکرد که بسه ... منم که دیدم حال ایشون بهتره .. گفتم خودم کوچ کنم بیام شمال .. نیاز به تنهایی داشتم .. از اون تنهایی که مجبور نباشم هعی گوشم رو در اختیار اطرافیان قرار بدم ..از اون وقتایی که...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 1 اسفند 1393 21:22
اول اسفندم تو یه چشم بهم زدن رسید ..
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 28 بهمن 1393 19:09
از شنبه تا حالا در حال بدو بدو از مطب به خونه از خونه به اورژانس و بیمارستانم .. مامان زیاد حالش خوب نبود .. شنبه که بردمش دکتر گفت بهتره بستری شه .. همون شب قرار بود بستریش کنیم ولی بیمارستان چون تخت خالی نداشت پذیرش نکرد .. تا یک و دو تو اورژانس بودیم .. فردا صبحش باز رفتیم بیمارستان که پذیرش نشد .. (وضعیت بیمارستان...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 24 بهمن 1393 19:03
می دونم که خیلی دخترا مثل من به خاطر روح دخترونشون دلشون خواسته و می خواد که بشنون "دوستت دارم" رو اما تنهان ..
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 22 بهمن 1393 00:32
گاهی از ما عبور کنید اما نگذرید ...
-
سوال
دوشنبه 20 بهمن 1393 13:35
شماها وقتی زندگی هعی بهتون سخت میگیره و شرایط اونجوری که دلتون می خواد پیش نمیره چجوری به خودتون انرژی میدین ؟؟؟ نمی دونم چرا یه وقتایی زندگی طلبشو از همه ی آدما ، دولا پهنا با ما حساب می کنه !!!
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 16 بهمن 1393 19:22
سه شنبه من و مامانم دوتایی و دخترونه زدیم به دل جاده ! ساعت پنج صبح .. هنوز هوا تاریک تاریک بود .. ساعت حدودا هشت و نیم بود که رسیدیم رشت ... من عاشق رانندگی و جاده تو اون تایمم ! طلوع خورشید تو راه دیدنی بود .. همچنان در رشت به سر می بریم .. امروز هم بابا اومد .. به من که داره خوش نمیگذره .. دلم تهران رو میخواد .....
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 13 بهمن 1393 12:01
یه پنجره ی تمام قد باشه با منظره ی برفی بکر .. رو صندلی ننویی تاب بخوری و چایی دارچین تازه دمت رو مزه مزه کنی .. غرق شی تو این آهنگ ... تو ماهی و من ماهی این برکه ی کاشی اندوه بزرگی ست زمانی که نباشی! آه از نفس پاک تو و صبح نشابور از چشم تو و حجره ی فیروزه تراشی پلکی بزن ای مخزن اسرار که هر بار فیروزه و الماس به آفاق...
-
خاله زنکی
دوشنبه 13 بهمن 1393 11:49
بیاید یکمم حرفای خاله زنکی بزنیم ... من همیشه میگفتم این عروس بازی که میگن خیلی بی معنی .. شنیدین دیگه حتما !! حالا من خودم چند تا چشمشو دیده بودما .. ولی خوب همیشه میگفتم از عمد نیست .. همیشه هم همه رو به آرامش دعوت می کردم .. ولی دیشب زن داداشه یه کاری کرد که چشام در حددد بشقاب پلوخوری گرد شده بود .. خب آخه چرا عزیز...
-
اندوه بزرگیست زمانی که نباشی ...
دوشنبه 13 بهمن 1393 00:37
خدایا برای گذراندون این روزای یخ زده بهمون صبر بده .. برای دوری از آدمایی که هیچ وقت از فکرمون بیرون نمیرن ولی از زندگیمون میرن ..
-
در هم و بر هم
یکشنبه 12 بهمن 1393 17:31
دیدید بعد از بارون شیشه ی ماشین چجوری لک میشه ؟؟ باز اون یه برف پاک کن داره که تمیزش کنه !! یکی بیاد به داد این عینک ما برسه !!! هعی گفتم میام تعطیلات بین دو ترم میرم دکتر و عمل می کنم ولی اصلن فرصت یا صحیح ترش حس و حال دکتر رفتن یافتیده نشد ... نه اینکه خیلی هم بهم میاد .. زیاد راغب نیستم عمل کنم :دی کم کم آف ها داره...
-
ریپیت
یکشنبه 12 بهمن 1393 15:55
-مرغ سحر با صدای همایون شجریان -ماه و ماهی با صدای حجت اشرف زاده -با من بی کس تنها شده یارا ، تو بمان با صدای علی جهاندار -چونی بی من با صدای همایون شجریان -از من بگذر با صدای علیرضا قربانی
-
پر از بغضم
یکشنبه 12 بهمن 1393 13:20
همون داستان تکراری ...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 12 بهمن 1393 10:04
سلام ... روزتون بخیر .. با اینکه چند شبه اصلن خوب نخوابیدم .. خداروشکر امروز سرحالم .. کارای پروپوزال مونده .. یه هفته نت نداشتمو هنوزم ندارم .. منطقه ی ما یه جوریه که فقط از مخابرات می تونیم نت بگیریم و هیچ شرکت دیگه ای هم به ما خدمات نمیده .. مخابراتم عملا چیزی به نام پشتیبانی نداره ! یعنی افتضاح ح ح ح .. دیروز از...
-
خ و ب ن ی س ت م
یکشنبه 12 بهمن 1393 00:13
دلم میخواد باتری همه ی ساعتای توی خونه رو در بیارم ... من از این صدای تیک تاک متنفرم !
-
نفسی عمیق می کشم و گوش می سپارم به هق هقِ کهنه ی قلبم ...
جمعه 10 بهمن 1393 21:33
من از وقتی که خودمو شناختم و همیشه نگران بودم ، نگران آدمای دور و برم ! نگران مامانم که میفهمم این روزا چقدر افسردست و روز به روزم افسرده تر میشه ! نگران بابام که میدونم چقدر زیاد سختشه 8 صبح بره و 8 شب برگرده ! نگران داداشو این همه بالا پایینای مالیش ! نگران بچه هاش .. نگران خواهر بزرگه که همیشه ی خدا یه دنیا با هم...
-
خلاصه ی خبرها
چهارشنبه 8 بهمن 1393 00:37
دوشنبه : عزیمت به شهر باران سه شنبه : ملاقات با استاد و فوری فوتی برگشت به شهر دود و دم چهارشنبه : در خدمت خاواده پنج شنبه : دور همی با دوستان به بهانه ی صرف شام و تولد یکیشون جمعه : در خدمت خانواده شنبه : یه تئاتر کمدی خوب .. بعد از کلی گشتن تو پایتخت و پیدا نکردن یک رستوران باز ساعت یک صبح برگشتیم خونه یکشنبه :...
-
واقعیت های شیرین
چهارشنبه 8 بهمن 1393 00:05
یه چند وقت که از نت دور بشی و این اپلیکیشن های گاهن مخسره رو آف کنی تازه میفهمی دایره ی دوستات چقدر به صفر نزدیکه !
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 27 دی 1393 11:35
امتحانا هفته ی پیش چهارشنبه تموم شد و منم پنج شنبه برگشتم به آغوش امن خانواده ... یه هفته ی آخر که اونجا بودم سرما خوردم .. یعنی بعد از برفی که اومد .. هنوزم که هنووووزززززز خوب نشدم ! و امیدوارم که تعطیلات خود را چگونه گذراندید به سرما خوردگی ختم نشه !
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 19 دی 1393 10:28
از چهارشنبه شب نان استاپ بارون و باد و سرما بود تا دیشب یعنی پنج شنبه شب ... حالا از دیشب نان استاپ داره برف میباره تا همین الانم که همچنان ادامه داره ... از بد روزگار دیروز عینکم شکست .. الان فاصله ی صورتم با لپتاپ یه چیزی حدود 15 سانته که بتونم خوب ببینم و من با این وضعیت قرار درسم بخونم .. من که قصد داشتم بین دو...
-
وایبریسم
سهشنبه 9 دی 1393 18:56
دو تا امتحان آسونا رو سپری کردیم ! خدا به داد ما برسه با 4 تا امتحان سخت باقیمونده ! من کلا دختری نیستم که برای پسرا زیاد قیافه بگیرم .. توی یونی دوستای خوبی هم پیدا کردم از قضا ! بخاطر همین با هم راحتیم و با حفظ حد و حریم هم کلی خوشیم و میگیم و میخندیم .. ولی امان از وقتی که توی این جمعای دوستانه یکی قاطی کنه و حرفای...
-
آدم های فاصله های دور
دوشنبه 8 دی 1393 11:14
بعضی از آدما هم هستن که باید دورادور دوستشون داشته باشی .. دورادور دلتنگشون بشی .. دورادور جویای حالشون بشی .. دورادور ببینیشون و ... شایدم نه .. هیچ وقت نباید ببینیشون .. حتی وقتی دلتنگی .. حتی وقتی نگرانی ..
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 7 دی 1393 21:42
یعنی هیچ نعمتی جای نعمت خواهر داشتن رو نمیگیره . . . دوست دارم خواهر کوچولو
-
هم خونه
یکشنبه 7 دی 1393 21:41
عاشق این وقتاییم که آهنگو پلی میکنیم و سه تایی باهاش میزنیم زیر آواز ! با انتهای صدایی که از حنجره هامون در میاد !
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 7 دی 1393 19:18
اون روزی که اومدیم اینجا دنبال خونه .. مامانم خیلی تاکید داشت که یه آپارتمانی بگیریم که بقیه واحدا حتما خونواده باشن ! اینجا هم که امدیم همون اول همه خونواده بودن .. ولی بعد دو ماه سه تا پسر دانشجو واحد آخر ساکن شدن .. هر شب که میان با هم مسابقه میزارن تا بالا انگار ، چون باید شش طبقه رو برن بالا بدون آسانسور اونم !...
-
پاییز زیبای 93
یکشنبه 7 دی 1393 18:31
-
و من احمق ترین آدم روی زمین میشم گاهی ...
یکشنبه 7 دی 1393 18:15
احمقانه ترین کار اینه که کسی رو دوست داشته باشی که دوست نداره ! احمقانه تر از اون ایه که صبح تا شب بشینی و کلماتو بچینی کنار هم و به حرفایی فکر کنی که هیچ وقت قرار نیست بگیشون .. و این یع%:/.,DB� د ر د ...
-
لبخند
یکشنبه 7 دی 1393 14:53
یه همخونه ای دارم که خیلی به فکر سلامتشه ! امید به زندگیش کم کم دو سه برابر من ! من به نهایتا پنج سال دیگه برای زندگی فکر میکنم این دوست عزیزمون به روزای دور دور .. خیلی هم خوبه ها ! داشتم به این فکر میکردم من تو این پنج سال باقی مونده فقط ممکنه دختری رو که آرزوشو دارم نداشته باشم ! فکر نکنم چیز زیاد دیگه ای باشه که...