دومینو با زندگی

اینبار دیگر پر نمیدهم به خیالت،برای پرنده ی بی بال و پر تمام هستی زندان است!!

دومینو با زندگی

اینبار دیگر پر نمیدهم به خیالت،برای پرنده ی بی بال و پر تمام هستی زندان است!!

لبخند

یه همخونه ای دارم که خیلی به فکر سلامتشه ! امید به زندگیش کم کم دو سه برابر من ! من به نهایتا پنج سال دیگه برای زندگی فکر میکنم این دوست عزیزمون به روزای دور دور .. خیلی هم خوبه ها !

داشتم به این فکر میکردم من تو این پنج سال باقی مونده فقط ممکنه دختری رو که آرزوشو دارم نداشته باشم ! فکر نکنم چیز زیاد دیگه ای باشه که بخوامش و نتونم تو این پنج سال عملیش کنم ! 

این دوست عزیز من هر روز ماسک درسته میکنه مجبورمون میکنه بزاریم رو صورتمون ، هر شب چایی سبز میده به خوردمون ! نمیزاره به عادت همیشه بعد از غذا یه لیوان گنده چاییمو بخورم ! تنها چیزی هم که براش مهم نیست مزه ی چیزیه که میخوره ! همه چیو فقط بخاطر خاصیتش میخوره ! اونوخ من ! از انواع دم کرده ها خوشم نمیاد ! تا حالا هیچ داروی گیاهی رو لب نزدم ! البته شیمیاییشم زیاد نمیخورم ! چون حوصلم نمیشه .. کلا آدم خود آزاریم ! حاضرم سر درد بکشم ولی مسکن نخورم !

غذای مذای جدید که عمرا امتحان نمیکنم ! غذاهای گیاهی زیاد دوست ندارم ! البته به جز بادمجون ! غذاهای دریایی فقط ماهی اونم نه دستپخت هر کسی اونم نه هر ماهیی ! ساعت خواب درست درمونم ندارم (ایشون امکان نداره زیر هفت ، هشت ساعت بخوابه) ، وقتی ناراحتم کم پیش میاد کاری برای عوض شدن حالم کنم ، مگر اینکه یک نیروی بیرونی نجاتم بده ! ایشون وقتی حس میکنه داره غم و غصش زیاد میشه زودی دست خودشو میگیره ! آهنگ میزاره میرقصه و .. 

که لیستش خیلی خیلی طولانیه ...

خلاصه که خیلی خوبه آدم اونجوری باشه !


و اینکه من هر چی فکر میکنم نمیدونم چرا اینقدر امید به زندگیم کمه ! همش که داره خوش میگذره ! تو یونی ، تو خونه و .. ! دوستای خوب که کم ندارم ! خونواده به این خوبی دارم ! با هر چیز کوچیکی هم زودی خوشحال میشم ! و بازم غیره ! پس چرا اینقدر امید به زندگی من کمه ؟؟؟؟

بخدا اینقدر که من میخندم و میخندونم دوستم اینجوری نیست ! اینجارو نبینید که همش غر و غصه و ماتمه ! خب باید یه جا حرفای دلمو بزنم که نمونه تو دلم دیگه ! ولی تو دنیای واقعی هر کی منو دیده ، فقط با خنده هام که منو یادش میاره !


چیز دیگه ای هم هست که این روزا حسابی فکرمو مشغول کرده ! اونم اینکه چرا وقتی میشه آدم خودش زندگیشو تموم کنه باید منتظر تموم شدنه زندگیش بمونه !

خودکشی ..

فکر نکنم کسی باشه که تا حالا بهش فکر نکرده باشه ! 

تازه همیشه هم نباید که از سر افسردگی و غم و بیچارگی باشه ! میدونی قشنگیش به اینه که آدم هر روز صبح که از خواب پا میشه تصمیم به زندگی یا پایان زندگیش بگیره ! من این قدرت رو خیلی دوست دارم ! البته داشتن این قدرت به همین راحتی ها هم نیست ... 

خودکشی یا راه میانبر که از نظر من خیلی هم خوبه ولی خوب از نظر بقیه اینطور نیست ! مثلا چه اشکالی داه آدم بجای 50 سال 30 سال عمر کنه ؟؟؟ 



+پی نوشت : نیاید مولتی ویتامین و قرص آهن تجویز کنیدا !

نظرات 1 + ارسال نظر
صادق یکشنبه 7 دی 1393 ساعت 19:39

با با ما هم امتحان داشتیم امتحان دادیم اما به این چیزا دیگه فکر نکردیم:-(
اینا از مشکلات معدل بالاهاست:-)جنابمان که اینطوری نبود;-)
ممکنه قدرت پایان زندگی هیجان انگیز باشه اما قدرت شروع زندگی دیگه نیست...
همیشه خوش باشی دوست جان...
نذار یه خاطره بد لعنتی زندگیتو خراب کنه.مطمعن باش که خدا برات نقشه های خیلی بهتری داره:-D
تراست هیم...

ربطی به امتحانا نداره که ! اینا فکر و خیالایی نیست که الان اومده باشه تو فکرم ! فقط میدونی شب امتحان که میشه آدم بیشتر و هی تند تند تر هوس هر کاری به جز درس خوندن به سرش میزنه ! اینه که هی تند تند میاد و آپ می کنه !
بخدا خودمم تراست کردم ! ولی خب فکر دیگه ..
وگرنه که کارمون زار بود دوست جان

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.