-
عااالیییههه
یکشنبه 15 دی 1392 22:13
کفش نوک باریک مردونه گفت: بدون نظم هیچ کاری نمی شه کرد. کفش اسپورت زنونه گفت: ما حق داریم توی خیابون راه بریم. کفش پاشنه بلند زنونه گفت: دیشب از مهمونی می اومدم، سه تا چکمه مزاحم من شدن. کفش پاره گفت: یکی به داد ما فقیر و بیچاره ها برسه. کف ش اسپورت مردونه گفت: مشکل ما فعلا پیشرفت است نه عدالت. کفش صندل مردونه گفت: من...
-
عشق فریاد کند
یکشنبه 15 دی 1392 02:51
من آمده ام که ناز بنیاد کند ...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 14 دی 1392 21:46
یکی از خوش های دنیا اینه که آدم بدونه قصد درس خوندن نداره تو اون زمان !!!! مث الان من ...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 14 دی 1392 17:03
اصن این لحظه های خوشی و بیخیالی بعد امتحانو با هیچی عوض نمی کنم...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 14 دی 1392 09:58
سیستم آموزشیمونو اگه بپوکونیمم کمه والا!!از خواب و خوراک انداختنمون..
-
در میان طوفان ..
جمعه 13 دی 1392 23:12
خاطرات عمر رفـته، در نظرگاهـم نـشسته در سـپـهر لاجـوردی، آتـش آهـم نـشسته ای خدای بینـصیبان طاقتم ده، طاقتم ده قـبـلهگـاه مـا غریـبان طاقتم ده، طاقتم ده + ساغرم - سالار عقیلی
-
آسمون بغضشو تو حلقه ی ابرای سیاهش پاره میکرد...
پنجشنبه 12 دی 1392 22:06
انگار تو یه قفس زندونی شده باشم ! بالهام بستس انگار ... سنگینی روزای گذشته انگار رو هم تلنبار شده و تازه الان داره سر باز میکنه این زخم !! حال و هوای این روزام شده تظاهر به خوب بودن ! خوب البته اینم یه قسمته زندگیه ... این که بتونیم خوب بودنو حتی اگه شده با تظاهر به خودمون تلقین و تزریق کنیم ، به نظر من خودش یه قدم...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 12 دی 1392 16:24
دلم عجیب گرفته برای اومدن پیشت....
-
خواهر شوهر زن داداشی ...
چهارشنبه 11 دی 1392 19:57
سر تو بزار رو شونه هام خوابت بگیره جا خالی میدم بخوری زمین حالت بگیره!
-
سرتو باید بکوبونی به دیوار
چهارشنبه 11 دی 1392 18:39
وقتی یه دهه هفتادی میگه این بچه های دوره زمونه ان دیگه!!!!
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 11 دی 1392 17:23
همه دست مستر سیبیلوشونو گرفتن رفتن بیرون ، منم اینجا واسه خودم غمبرک زدم!هعی روزگاااااارررر ....
-
جا داره تشکر کنم از حضور فعال اون یه نفر:(
چهارشنبه 11 دی 1392 08:30
همیشه یک نفر هست که روز آدم را خراب کند ،البته اگر به قصد نابودی کل زندگی ات نیامده باشد!!!!!"چارلز بوکفسکی"
-
روزی سه بار ناشتا
سهشنبه 10 دی 1392 22:32
آقا من اگه جای مستر سیبیل قصه بودم این آهنگو که میگه:دنیا رو بی تو نمیخوام یه لحظه،دنیا بی چشمات یه دروغ محضه.. هی واسه مخاطب خاصم میخوندم!!!
-
خوشی های کوچک
سهشنبه 10 دی 1392 22:11
این آهنگه که میگه:دوستی ساده ی ما غیر معمولی شدددددد هیچی خواستم ازش تشکر کنم!!!!!
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 10 دی 1392 18:04
تشکررررر میکنم از روح بزرگ بعضی از اساتید و عمه هاشون که هر چی مورد عنایت قرارشون بدیم کمه والا !!
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 10 دی 1392 14:26
اصن روایت داریم که درسو اگه وقت شد اونم فقط شب امتحان در حدی که بتونی چهارتا ورق تقلب بنویسی باید بخونی..ولاغیر!
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 9 دی 1392 23:12
خب آدم یه وقتایی هم باید بگه که چقدر دلش بغل میخواد...یه بغل گنده ی امن
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 9 دی 1392 22:33
حال آدمو خوب میکنه این آهنگااا
-
یه عالمه بغض دارم ..
دوشنبه 9 دی 1392 12:33
به روز سوم که میرسه دلم میخواد یه راه فراری از اینجا پیدا کنم ...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 9 دی 1392 08:31
زتدگی حلال کسانی باشد که عاشقند ...
-
جاست دیریمینگ
یکشنبه 8 دی 1392 23:10
پیشاپیش تشکر می کنم از اون کسی که قرار دو تا لیوان چای بریزه بیاد بشینه یکم با هم حرف بزنیم....
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 8 دی 1392 21:00
خیلی جو سنگینیه اینجا ! همه زدن به تیپ و تاپ هم !! نه کسی با کسی حرف میزنه نه حتی یه نگاه به هم می کنن !! خب آدم دلش میگیره دیگه اینجوری .. باید یکی باشه که بهش یه صبح بخیر و شب بخیر بگی یا نه ؟!! آآآآآآآیییییی بدم میاد از این لوس بازیای دخترا ! آدم باید مث مرد دعواشو کنه تموم شه بره ! قهر موندن رو اصلا نمیفهمم !!
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 8 دی 1392 18:51
تا با غم عشق تو مرا کار افتاد بیچاره دلم در غم بسیار افتاد!! بسیار فتاده بود اندر غم عشق اما نه چنین زار که این بار افتاد!! مولانا
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 8 دی 1392 18:35
تشکر میکنم از همه ی آقایونی که میدونن سیبیل بهشون میاد و دریغ نمیکنن... البته با رعایت اصول بهداشتی
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 6 دی 1392 00:27
کاش این ترس لعنتی زودتر تموم شه... عین این بچه های دو ساله دلم میخواد برم همه ی برقا رو روشن کنم بعدم برم تو تخت پیش مامانینا بخوابم:(
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 4 دی 1392 23:23
کی گفت من بیام ارشد بخونم ؟؟؟کی فکر ارشدو تو سر من انداخت؟؟؟کی منو گرفتار این پروژه ها و شبای امتحان کرد؟؟؟؟ خودش اشهدشو بخونه !!!
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 4 دی 1392 23:22
یه دختری هم تو اتاقمون هست که یه وقتایی دو سه روز دو سه روز نمی خوابه که دوست پسر محترمشونم بیدار بمونن و درس بخونن !! بعد اون اینجا اون یکی یه شهر دیگه !! بعد کلا خیلی هم تماس تلفنی ندارن با هم .. بعد من شک ندارم پسر عین این دو سه روزو خوب خوب میخوابه !:-|
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 4 دی 1392 22:49
یه عالمه پروژه و درس دارم ولی شرایطم اصن اوکی نیست ... :(..حسابی اعصابم خرده !!
-
تقدیر ..
سهشنبه 3 دی 1392 22:54
نیمه شب بود که تلفن زنگ خورد ، گفتن حالش خوب نیست .. پیش خودم گفتم چون پسرش سفر .. یکیو میخوان همراهشون تا بیمارستان و نهایتا یه معالجه ی سرپایی بره .. فکرشم نمیکردم دو ساعت پیشش چشم از این دنیا بسته و رفته !! هنوزم نمیتونم باور کنم ، دیروز خودم براشون شله زرد بردم ! اومد پایین ازم گرفت .. مث همیشه با اون نگاه مهربونش...
-
:(
سهشنبه 3 دی 1392 05:40
متنفرم از تلفنی که نیمه شب زنگ بخوره...