کفش نوک باریک مردونه گفت: بدون نظم هیچ کاری نمی شه کرد.
کفش اسپورت زنونه گفت: ما حق داریم توی خیابون راه بریم.
کفش پاشنه بلند زنونه گفت: دیشب از مهمونی می اومدم، سه تا چکمه مزاحم من شدن.
کفش پاره گفت: یکی به داد ما فقیر و بیچاره ها برسه.
کفش اسپورت مردونه گفت: مشکل ما فعلا پیشرفت است نه عدالت.
کفش صندل مردونه گفت: من احتیاج دارم خودم باشم، می خوام راحت باشم.
نعلین مردونه گفت: برادرا! خواهرا! آرام باشید.
چکمه مشکی مردونه گفت: حاج آقا! اینا آدم بشو نیستند. ما باید اقدام کنیم.
چکمه ها توی خیابان راه افتادند. کفش های اسپورت پسرانه فرار کردند و در
کوچه های بن بست پنهان شدند. کفش پاشنه بلند به طرف فرودگاه حرکت کرد.
پابرهنه ها چکمه پوشیدند و خیابانها را پرکردند. مردم از ترس همه کفش ها را
واکس مشکی زدند و به آرامی زندگی را ادامه دادند.
ابراهیم نبوی