دیگه از غصه و غم
دلم میخواد بمیرم
وای اگه برگرده پیشم
براش پروانه میشم
ازش جدا نمیشم
.
.
.
"ما زن ها رسم خوبی داریم. زمانه که سخت می گیرد شروع می کنیم به کوتاه کردن ناخنها، موها، حرف ها و رابطه ها!"
ویرجینیا وولف، خاطرات خانه ییلاقی
حالا من قیچی برداشته ام و افتاده ام به جان روزهایم .. به جان حرفای نگفته ام .. بغض های فرو خورده ام ..
دلم میخواد در آغوش دوست ترین فرد زندگیم بی صدا اشک بریزم بدون اینکه بخوام دلیلشو توضیح بدم ... از اون وقتایی که میدونم هیچی جز گریه حالمو خوب نمیکنه ! اما امان از قلب و روحی که خودم با دستای خودم منجمدشون کردم ! قد آدمای ماتم زده ای که دلتنگ خنده ان ، دلتنگ گریه ام ..
جای پاهایت اینجا روی قلب من مونده ، مثل چاله چوله های روی ماه ، چاله های کوچولویی که اگه هزار نفر دیگه هم پا روش بزارن پر نمیشن ..
"تو نه تکرار میشی ، نه فراموش"
متنفرم از روزایی که یاد تو هیچ جایگزینی نداره ..
+باران تویی ...چارتار دوست داشتنی
صبح آدینه تان بخیـــــــــــــر
چی می شد از آخر به اول میومدیم؟ مث خیلی وقتایی که من کتاب میخونم .. اول میرم چند صفحه ی آخرو میخونم بعد میام از اول ...منظور اینکه چی میشد اول شکست عشقی میخوردیم بعد عاشق میشدیم ؟ اینجوری به جای اینکه ته رابطه اینقدر غصه بخوریم کلی شاد بودیم
حوصلم خیلی سر رفته ..
امروز ساعت هفت و نیم از خواب بیدار شدم یازده تازه از رختخواب اومدم بیرون .. ساعت یک بعد از ظهر دوباره زیر پتوو مچاله شده بود ساعت شش اینطورا دیگه با غرغر بچه ها پاشدم .. اصن خودمم دقیقا نمیدونم چم شده ! ییهویی low باتری شدم !
از اونورم ما هی دعا کردیم بشه بشه ، حالا باید دعا کنیم تموم شه تموم شه .. گرفتاری شدیم ما دخترا ها !
از اینورم استادا این ترم خیلی اذیت میکنن ، سه هفتس من برای یه ارائه آماده ام وقت نمیشه ! استاده تا میاد سر کلاس هوس میکنه درس بده !!
از عصری تا حالا این مک بوک جان تو بغله منه دارم عکس میبینم .. همینجوووری بی هدف ! هر چی عکس و فیلم داشتم نگاه کردم .. کلی خاطره زنده شد برام .. نشستم جلوی بخاری حتی حاضر به تغییر موقعیتم نیستم :دی
آآآآآآآآخی امروز کلی این آهنگ رو گوش دادم :