دومینو با زندگی

اینبار دیگر پر نمیدهم به خیالت،برای پرنده ی بی بال و پر تمام هستی زندان است!!

دومینو با زندگی

اینبار دیگر پر نمیدهم به خیالت،برای پرنده ی بی بال و پر تمام هستی زندان است!!

من واسه تو دلواپسم تو واسه ی عروسک هات

امروز ساعت هفت و نیم از خواب بیدار شدم یازده تازه از رختخواب اومدم بیرون .. ساعت یک بعد از ظهر دوباره زیر پتوو مچاله شده بود ساعت شش اینطورا دیگه با غرغر بچه ها پاشدم .. اصن خودمم دقیقا نمیدونم چم شده ! ییهویی low باتری شدم !

از اونورم ما هی دعا کردیم بشه بشه ، حالا باید دعا کنیم تموم شه تموم شه .. گرفتاری شدیم ما دخترا ها !

از اینورم استادا این ترم خیلی اذیت میکنن ، سه هفتس من برای یه ارائه آماده ام وقت نمیشه ! استاده تا میاد سر کلاس هوس میکنه درس بده !! 

از عصری تا حالا این مک بوک جان تو بغله منه دارم عکس میبینم .. همینجوووری بی هدف ! هر چی عکس و فیلم داشتم نگاه کردم .. کلی خاطره زنده شد برام .. نشستم جلوی بخاری حتی حاضر به تغییر موقعیتم نیستم :دی

آآآآآآآآخی امروز کلی این آهنگ رو گوش دادم :


"چشماتو وا کن وببین ببین که بابا اومده
بابا با یک عروسک خوشگل و زیبا اومده
چشماتو توچشم بابا یه بار باز و بسته کن
نظر به حال دل این عاشق دل شکسته کن
چه شب هایی به شوق تو اومدم و خواب بودی 
تو دست های عاشق من همیشه کم یاب بودی همیشه کم یاب بودی
اینها همش تقصیر ماست تو که گناهی نداری 
به جز به آغوش پدر به جایی راهی نداری به جایی راهی نداری
کبوتر دو برجم الهی که فدات بشم 
نذار که بیچاره ی اون گریه بی صدات بشم گریه بی صدات بشم"

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.