این که هی کانتکتای خیلی محدود گوشیتو بالا پایین کنی و دنبال یه نفر بگردی تا بهش زنگ بزنی و بگی خوب نیستم ! همیشه کار سختیه ! مخصوصا وقتی بخوای اون یه نفر از همین یه جمله تا ته ته همه چیزو بخونه و تا صبح گوشیو بچسبونی به صورت خیس از اشکت (که شاید بعد از ماها بیاد و دلتو سبک کنه) و با صداش آروم شی ...
اینکه یک نفر الان اینقدر لطفش شامل حال من باشه که تماس بگیره درخواست زیادیه ؟؟
فصل نرگس باشه و هنوز هیچ کس برات نرگس نخریده باشه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ﺩﻳﺮﻭﺯ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﺴﯽ ﺩﺭ ﺣﻀﻮﺭ ﻣﻦ
ﺍﺳﻢ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺯﺑﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩ
ﻃﻮﺭﯼ ﺷﺪﻡ ، ﮐﻪ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﮔﻞ ﺭﺯﯼ ﺍﺯ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﯼ ﺑﺎﺯ
ﺑﻪ ﺍﺗﺎﻕ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺑﺎﺷﺪ ...
ﻭﯾﺴﻮﺍﻭﺍ ﺷﯿﻤﺒﻮﺭﺳﮑﺎ
آآآآآآآآآآآآآخی دو تا از دوستای دیگمم عروس شدن ! دیشب خبر دادن ، اینقدر خوشحال شدم که نان استاپ آهنگ عروسی پلی بود ...
یعی هیچ راهی نداره این دل و قلبمونو بکنیم بندازیم دور ؟؟؟؟
یه وقتایی این حجم بزرگ احساسات هم مصیبته بخدا !!!!!
دلم میخواد بشم یه آدم خنثی که نه غم میدونه چیه نه خوشحالی ! نه دلتنگی میفهمه نه دلخوشی !
دلم یه بغل محکم میخواست که توش آروم بگیرم ! که به هیچی فکر نکنم ! نه خوب نه بد !
یکی از قشنگی های هنوز موعدش نرسیده اینه که :
هر روز صبح که میخواد بره سر کار خودم بدرقش کنم و تو آخرین لحظه هم کرواتشو براش درست کنم !!
- پیشونی دختر مورد علاقتونو ببوسید .
- هر وقت ناراحته محکم بغلش کنید و بهش بگید چقدر براتون مهمه !
- واسش یادداشت بزارید .
- با موهاش بازی کنید !
- ببوسیدش .
- بزارید تو بغل شما خوابش ببره .
- به چشماش نگاه کنید و باهاش حرف بزنید !
- بدون مناسبت براش گل و هدیه بخرید .
.
.
.
.
.
این پست تکمیل خواهد شد !