دومینو با زندگی

اینبار دیگر پر نمیدهم به خیالت،برای پرنده ی بی بال و پر تمام هستی زندان است!!

دومینو با زندگی

اینبار دیگر پر نمیدهم به خیالت،برای پرنده ی بی بال و پر تمام هستی زندان است!!

عجب ساز و نوایی

همین سه شنبه ای که گذشت .. بلیط گرفته بودم که با آبجی کوچیکه بریم سینما ... یک ساعت و ربع زودتر از شروع سانس راه افتادیم و نیم ساعت بعد از شروع رسیدیم نزدیکای سینما .. یعنی تو نیایش .. و چون دیدیم دیگه فایده نداره .. رفتیم سمت باغ فردوس و کافه سینمای دوست داشتنی من .. 
موقع برگشت .. تو باغ فردوس یه دختر بچه ی سه ساله ی سمج وایساد جلوم و محکم گفت خاله تا ازم فال نخری نمیزارم بری .. گفتم آخه من فال نمی خوام .. گفت آخه من گشنمه .. گفتم باشه .. پس خودت یه فال بهم بده به شرطی که همین الان بری یه غذای گرم بخوری ... فال و ازش گرفتم و هر چی پول نقد داشتم دادم بهش و بعدم با هم عکس گرفتیم .. یکمم تو گوشیم سرک کشید و دنبال بازی گشت که از بد روزگار نداشتم ..

مطرب عشق عجب ساز و نوایی دارد  نقش هر نغمه که زد راه به جایی دارد 
عالم از ناله ی عشاق مبادا خالی که خوش آهنگ و فرح بخش هوایی دارد
.
.
.



نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.