دومینو با زندگی

اینبار دیگر پر نمیدهم به خیالت،برای پرنده ی بی بال و پر تمام هستی زندان است!!

دومینو با زندگی

اینبار دیگر پر نمیدهم به خیالت،برای پرنده ی بی بال و پر تمام هستی زندان است!!

الکی نوشت

من هیچ وقت یادم نمیاد که مامانم گفته باشه فلانی دوست منه .. از دوران مدرسه .. سرکار .. از بین همسایه ها .. دوستای دوران بچگی .. هیچ وقت کسی نبوده که اونو به عنوان دوستش معرفی کنه و باهاش در ارتباط باشه  .. یعنی درواقع بعد از ازدواجش دوستی نداشته و یا حتی بهتره بگم تا اونجایی که من فهمیدم قبلش هم ..
حالا منم دقیقا مثل مامانم .. مثل مامان دور و برم آدم هست ولی دوست نه .. یعنی نه اینکه نبوده ها .. ولی خب منم مثل مامان خیلی اهل ادامه دادن دوستی هام نیستم .. ولی دقیقا عین مامان هرجا تونستم هر چی از دستم بر اومده برای به اصطلاح دوستم انجام دادم و دقیقا هم عین مامان ازش بی وفایی دیدم .. 
حالا دو تا خواهرا و برادر جان دقیقا نقطه ی مقابل منن .. یعنی هر روز یه دوست جدید دارن .. یا بهتره بگم هر روز یه دوست صمیمی جدید دارن ... هر چقدر من دورم خلوته و هیچ وقت پیش نمیاد تلفن خونه رو بر دارم به کسی زنگ بزنم .. اونا حتی سر تلفن نوبتم باید وایسن .. بعد من اصلن نمیتونم درک کنم آدمی که از صبح تا شب باهاش بودی رو چه جوری ممکنه از شب تا صبح هم حرف برای گفتن باهاش داشته باشی .. 
امروز تو فیس یه جمله ای خوندم خیلی خیلی به نظرم جالب اومد و البته حقیقتم همینه ... این بود :
ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻪ ﯾﮑﯽ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺗﻮ ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ ﺍﻫﻤﯿﺖ ﺑﺪﯼ،ﺍﻫﻤﯿﺘﺖ ﺭﺍ ﺗﻮﯼ ﺯﻧﺪﮔﯿﺶ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻣﯿﺪﯼ،ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺭﺍﺣﺘﯽ !
ﺍﻭﺭﯾﺎﻧﺎ ﻓﺎﻻﭼﯽ
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.