دومینو با زندگی

اینبار دیگر پر نمیدهم به خیالت،برای پرنده ی بی بال و پر تمام هستی زندان است!!

دومینو با زندگی

اینبار دیگر پر نمیدهم به خیالت،برای پرنده ی بی بال و پر تمام هستی زندان است!!

حال و روز من

نمی توانم نامت را در دهانم
و تو را
در درونم
پنهان کنم .
گل با بوی خود چه می کند؟
گندمزار با خوشه اش؟
طاووس با دمش؟
چراغ با روغنش؟
با تو سر به کجا بگذارم؟
کجا پنهانت کنم؟
وقتی مردم، تو را در حرکات دستهایم، موسیقی صدایم
و توازن گام هایم
می بینند.

نزار قبانی

نظرات 1 + ارسال نظر
صادق چهارشنبه 17 اردیبهشت 1393 ساعت 22:38

عای بود
اشعار نزار قبانی فوق العادست

موافقم .. بعضیاشونو بی نهایت دوست دارم ..

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.