دومینو با زندگی

اینبار دیگر پر نمیدهم به خیالت،برای پرنده ی بی بال و پر تمام هستی زندان است!!

دومینو با زندگی

اینبار دیگر پر نمیدهم به خیالت،برای پرنده ی بی بال و پر تمام هستی زندان است!!

عینه یه رفیق

از اون وقتایی که دلم میخواد تلفن رو بردارم زنگ بزنم به یه دوست و ساعت ها باهاش حرف بزنم !!! از محیط خوابگاه خسته شدم .. دلم میخواد برای یکی کلی غر غر کنم !!

نظرات 2 + ارسال نظر
صادق دوشنبه 25 فروردین 1393 ساعت 00:29

اینو که البته.
آخرشو متوجه نشدم

خودمم لفظش دقیقن یادم نیست

صادق یکشنبه 24 فروردین 1393 ساعت 23:58

فکر کنم دوستت شانس آورد
وگرنه یازده و نیم شب بهش زنگ میزدی و ساعتها باهاش حرف میزدی!!!
خدا بهش رحم کرد.ببین کجا کار خیری انجام داده بود

شانس اوورده که الان تو کانتکتای گوشیم همچین شخصی نبود که بتونم بی رودروایسی بهش بزنگم!
شانس نیوورده که دوست من نیست !!!میگن از چی چیش رفته؟

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.