دومینو با زندگی

اینبار دیگر پر نمیدهم به خیالت،برای پرنده ی بی بال و پر تمام هستی زندان است!!

دومینو با زندگی

اینبار دیگر پر نمیدهم به خیالت،برای پرنده ی بی بال و پر تمام هستی زندان است!!

دلتنگیهای سر ، زده

چشم بهم زدیم امتحانا شروع شد .. مزخرفترین دوران تحصیله خداییش!نمیزارن آدم با عخش پیش بره که ...

این دو روزم به جز خوابیدن هیچ کار مفیدی نکردم ، الانم منتظرم برادرم با اهل و عیال تشریف بیارن برای شام ! مامان همه جا رو تر تمیزتر کرده واسه اون سه تا فسقل که بیان نابود کنن و برن ! کلی هم غذاهای دوست داشتنیشون رو گاز داره قل قل میخوره ، هعی ... خدا بده شانس!

اصن شما فکر کن غروب جمعه بیاد برای یه ثانیه هم که شده دل شما نگیره ! اصن جمعه بدون دلگرفتناش که جمعه نمیشه ! میشه ؟؟؟

اصن شما فکر کن من یه درصد ، نه یه میلیونوم درصد دلم برای عخش مرحوم تنگ شده باشه ! اصن شما فکر کن من اجازه بدم همچین اتفاقی تو دلم بیفته!والا !! چه معنی میده ؟؟؟

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.