آدم دیگه !
دلش میخواد این راهی رو که میره دیگه بر نگرده ..
دلش میخواد این یه باری رو که قرار عمر کنه ، عمر نکنه ..
دلش میخواد بره التماس خدا رو کنه بگه این یه بارم بگذر از یه آدم تقصیرکار ببرش پیش خودت ، ولی به این فکر میکنه خودش دلش میخواد بره ، همسفرش که نمیخواد ..
دلش میخواد این جاده ای که فردا قرار بره جاده ی آخرتش باشه ، ولی نمیشه که ..
دلش میخواد اون آدمی که هر شب از دلتنگیش اشک میریزه یه جایی تو زندگیش ته بکشه ، ولی نمیشه که ..
دلش میخواد اون لعنتی هی نگرده دنبال بهونه روز و شبشو به آتیش بکشه ولی نمیشه که ..
دلش میخواد یه نقطه بزار ته این خط ، ته این عمر دیگه همه چی تموم شه ولی قدرتش رو نداره که ..
دلش میخواد داد بزنه بگه که خستس ولی میدونه که نباید قد خم کنه ..
.
.