به قول جناب شاعر
من اینجا بس دلم تنگ است و هر سازی که میبینم"خوش آهنگ"است و ...
دلم برای همه ی دوستام تنگ شده، برای اون پنجره ی دوست داشتنی خونه ی رشتم!انقدر سرم شلوغه که الان سه ماه فرصت نکردم برم اونجا!امروز هعی بچه ها مسیج دادن و زنگ زدن رسما اشکمو در اووردن
زندگیم شده عین ماشین!هر روز 8 صبح میرم نه و نیم ده شب میرسم خونه،خسته و کوفته!
پوست داغون،زیر چشما گود،چاق شدم وحشتناک!!،ناخونای بدون لاک از ته گرفته!و ...
فقط دارم عین اسب میدوام!بازم از کلی از برنامه هام عقبم چرا؟؟
خوده کاره جای شکر داره به نظرم .
کم کم هم کار میکنی و هم پوستت خوب میشه و این شیپ میشی و غیره ایشالا
دوستم
سلام...به دنیای گل و بلبل ما مردا خوش اومدی ریفیق!
(حالا تازه کمی شدی شبیه مردای زحمتکش و بدبخت...دیدی؟ میبینی ما اینجوری میکشیما...(به کسره کاف)
اینه...ایناس که کمتر حال و حوصله میمونه واسمونا...اینه که خیلی چیا که شماها میگین وا..خب چرا نه... رو نمیتونیما...
میبینی حال و اوضاعمونو؟بهش اضافه کن درخواستای جنستو تو هر جایگاهی که واسمون هستن و با انواع نسبتهای سببی و نسبی!! و ضربدر همیشگی بودنش و اجباری بودن کار برای ما و خیلی چیای دیگه ش کن که اگه اینجا بخوام دونه به دونه شو بنویسم میگن کامنت دونی گیر آورده و خوبه که الهه حالا یه چی گفتو و هزار تا انگ و عیب و ایراد دیگه که ینی همین حق کوچول هم خفه! حق نداریم حتی کمی راجع بهش بگیم...اه.خود درگیرم من.برم..
فقط تا نرفتم: خدا قوت.خسته نباشی.چون ما میفهمیم چی میگی.
سلام!
منو از دنیای مردونتون بیرون کنید،دلم نمیخواد زنانگیم رو اینجوری از یاد ببرم..
ای بابا!چی می کشید از دست این هم جنسهای جان ما