مامان و بابا رو جمعه فرستادیم ارمنستان ! مامان می دوسنت اما بابا رو سورپرایز کردیم :)))) یعنی انقدر که من دوست دارم هعی تند تند سورپرایز شم اونم اینجوری هیشکی دوست نداره! اما قسمتم نمیشه خب ..
پنج شنبه هم عقد صمیمی ترین دوستم بود .. رفتم محضر؛ بعدشم خونه یه جشن کوچیکی داشتن .. قلبا براش خوشحالم :)
اند ناتینگ
آدم بچه های مثل شما داشته باشه هزارتا...
بلکم بیشتر
سلامت باشید خودتون و خونوادتون ..