دومینو با زندگی

اینبار دیگر پر نمیدهم به خیالت،برای پرنده ی بی بال و پر تمام هستی زندان است!!

دومینو با زندگی

اینبار دیگر پر نمیدهم به خیالت،برای پرنده ی بی بال و پر تمام هستی زندان است!!

دست راستم مدت هاست که درد میکنه .. انقدر این دردش همیشه هست که خیلی وقتا دیگه بهش توجهی نمی کنم .. یه بار که مامان رو برده بودم ارتوپد برای پاش .. یه حق ویزیت جدا دادم تا دست خودمم نشون بدم .. ولی با تایید مامانم دکتر چون متوجه دو تا قبض ویزیت نشد .. دست منو که مامان بهش گفت مشکلش چیه خیلی سرسری نگاه کرد و بدون هیچ تجویزی .. 

گذشت .. یه بار خوردم زمین و انگشت شستم یادم نیست چی شد که مجبور شدم برم دکتر .. به این دکتر که گفتم .. گفت عصب دستت تحت فشار .. که خیلی هم بین خانوما شایع هستش و تنها راهش عمله .. خب من نمیدونم شما چجورید .. من اینجور وقتا ولی دلم توجه میخواد .. مثلا مامانم که بازم همراه بود پیگیر میشد .. لااقل دو بار بهم میگفت که برای دستت وقت بگیر ولی فراموش کرد .. منم لجباز میشم اینجور موقع ها سعی میکنم به خودم بیشتر و بیشتر بی توجهی کنم .. 

این مدت هایی که دارم میگم کم کم دو سال میشه دیگه ..
از پریشب اما دستم خیلی عجیب و غریب ورم کرده .. درد زیاد .. انقدر که من که خیلی خیلی صبورم تو تحمل درد از دردش اشکم در اومده .. الانم شمالم و بازم هیچ کس نیست که منو ببره دکتر و من خودمم نمیرم ..

خواهر کوچیکه پنج شنبه پیش من بود .. این عکسم اون گرفته :
من و دستام همین الان یهویی

نظرات 3 + ارسال نظر
مهدی دوشنبه 15 تیر 1394 ساعت 20:40 http://mentira.blogsky.com

واقعا! از یه سن که میری بالا بابا مامانا دیگه توجهشون نسبت به این مسائل ات کم میشه.

مامان منم دقیقا دستش همین مشکلو داره. سالهاست داره باهاش کنار میاد و حاضر نیست عمل کنه.
نمیدونم چرا اما حتما تحقیق کرده درباره عملش.

ایشالا خوب میشی، ولی بفکر سلامتی خودت باش!

مرسیییییییی.چشم

جیرجیرک یکشنبه 14 تیر 1394 ساعت 17:00

وااااای چقد وحشتناکه این دستتون
انگار دست بچه غول شده ببخشیدا ولی همینجوریه
برید دکتر هر چه زودتر
خیلی وحشتناکهههه

جیرجیرک جانم وبلاگت چی شده ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟تا قبل از اینکه بلاگفا درست شه چک میکردم بود .. بعد چی شد یهو ؟

صادق شنبه 13 تیر 1394 ساعت 15:04

سلام. بچه جان برو دکتر.لج نکن.
نذار بدتر شه بعد همه ی عالم هم برات دلسوزی کنن چیزی از دردت کم که منیکنه هیچ, کلی هم بهت غر خواهند زد که چرا نرفتی و فلان. تازه ممنه اون وسط حرفاشون یه چیزهایی هم بهت بگن که بیشتر عصبی و ناراحتت کنه.
اینکه اینجور مواقع آدم بیشتر لج میکنه و به خودش کم توجهی رو میدونم.فقط تو اینطور نیستی. مطمعن باش ولی....
پاشو برو دکتر:-)
ان شاالله زودتر خوب میشی.

سلام پدر جان .. همانا که لج کردن از بزرگترین لذت های دنیویست و شما از آن بی خبرید..
چرا من اینطور نیستم آیا ؟؟؟
موتوشکرمممممم .. خدا خودش شفام بده:))

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.