بسی خوشنود میشویم اگر راهکاری برای برداشتن این کلید ما از روی چارتار ارائه دهید ..
اوشون میخونه .. منم زار زار باهاش اشک میریزم ..
مخصوصا این ترانه
چه می بینی بگو با من چقدر راه مانده تا جاده
به شیب شب سرازیرم عطش میزاید این باده
نمی دانم چه شد دستم رها کردی نمی دانم
نمی دانی به کار دل چه ها کردی نمی دانی