دومینو با زندگی

اینبار دیگر پر نمیدهم به خیالت،برای پرنده ی بی بال و پر تمام هستی زندان است!!

دومینو با زندگی

اینبار دیگر پر نمیدهم به خیالت،برای پرنده ی بی بال و پر تمام هستی زندان است!!

اولین عصر جمعه ی تابستونی رو تنها میگذرونم ..

دو تا کبوتر عاشقمون رفتن دور دور ! آبجی کوچیکه اسکیت ، بزرگه با دوستاش ..

نشستم دارم فیلم لووووووووس ستایش رو میبینم ! باشد که رستگار شویم ...

فردا تولد آناس ! آبجی کوچیکه رو میگم ، همونی که تا یه ماه پیش رفیق و پایه بود حالا نمیدونم چی شده که به خون همه تشنه شده .. 

خونه ما هم لجبازی کردن تقسیم وظیفه شده بین سه تامون ! نوبتی وایمیستیم شیفت .. یه موقع خونه در آرامش فرو نره !! یه همچین خونواده ای هستیمممممممم ما ! بعــــــله :))

خلاصه که هدیه ی تولدش خریده شده و آمادس ! فردا تولد بازی داریم ...

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.